ماه محرم 1401
امام حسین (ع) به همراه خانواده و یاران وفادارشان در روز دوم ماه محرم پنجشنبه مصادف با سال 61 هجری به کربلا وارد شدند و زمانی که به کربلا رسیدند امام حسین (ع) پرسیدند نام این سرزمین چیست؟ پس از آنکه نام کربلا را شنیدند فرمودند: این مکان محل ریختن خون ما و جایگاه قبور ماست این خبر را جدم پیامبراکرم (ص) به من داده است.
روز دوم ماه محرم
حربن یزید ریاحی با نامه ای عبیدالله بن زیاد را از ورود امام به کربلا باخبر نمود. در این روز امام نامه ای برای بزرگان اهل کوفه نوشت و از قیس بن مسهر خواست تا نامه را به دست آنها برساند اما قیس در میانه راه دستگیر و کشته شد، امام بعد از شهادت قیس در محضر خداوند گریست و فرمود: (خداوندا برای ما و شیعیان ما در نزد خود قرارگاه والایی قرار ده و ما را با آنان در جایگاهی از رحمت خود جمع کن که تو بر انجام هر کاری توانایی).
روز سوم محرم
عمربن سعد با چهار هزار سپاهی از اهل کوفه وارد کربلا شد، در این روز عمربن سعد مردی را بنام کثیر بن عبدالله که مرد گستاخی بود را به نزد امام فرستاد تا پیغام او را به حضرت برساند. هنگامی که کثیر بن عبدالله نزدیک امام رسید، یکی از یاران امام به نام ابو ثمامه صیداوی به او گفت:شمشیرت را همینجا بگذار بعد نزد امام برو، کثیر بن عبدالله گفت: هرگز چنین کار را نمی کنم. ابوثمامه گفت: پس بگذار دست من روی شمشیرت باشد بعد پیامت را ابلاغ کن.
کثیر گفت هرگز، سپس کثیربن عبدالله به نزد عمربن سعد برگشت. عمر شخص دیگری را به عنوان پیک نزد امام فرستاد، این پیک از امام پرسید برای چه به اینجا آمده ای؟ حضرت در جواب فرمود: (مردم کوفه مرا دعوت کرده اند و پیمان بسته اند، بسوی کوفه می روم و اگر خوش ندارید باز می گردم…)
روز چهارم محرم
عبیدالله بن زیاد مردم کوفه را در مسجد جمع کرد و با سخنرانی آنان را برای جنگ با امام تشویق و ترغیب نمود. سپس 13 هزار نفر در چهار گروه تا روز عاشورا به سپاه عمربن سعد پیوستند.
روز پنجم محرم
عبیدالله بن زیاد شخصی به نام زجر بن قیس را به همراه 500 نفر مامور نمود تا کسانی را که قصد کمک به امام و یارانشان را دارند به قتل برسانند، اما سرانجام با تمامی محدودیتهای انجام شده بالاخره شخصی به نام عامربن ابی سلامه برای یاری امام به آنها ملحق شد و در روز عاشورا به شهادت رسید.
روز ششم ماه محرم
حبیب بن مظاهر اسدی به امام عرض کرد یابن رسول الله در این نزدیکی طائفه ای از بنی اسد سکونت دارند، اگر اجازه دهید به نزد آنها بروم و آنها را به سوی شما دعوت کنم. امام پذیرفتند و حبیب بن مظاهر شبانگاه برای دعوت آنها بیرون رفتند. ایشان با ایراد سخنانی توانستند عده ای از جمله شخصی به نام عبدالله بن بشیر را به یاری امام دعوت نمایند.
همگی به راه افتادند و در میان راه شخصی مخفیانه عمربن سعد را آگاه کرد که سرانجام با درگیری در میانه شب همه به صورت مخفیانه به خانه هایشان پناه بردند. حبیب بن مظاهر به خدمت امام (ع) آمد و جریان را بازگو نمود. امام فرمودند (لاحول و لا قوه الا بالله)
روز هفتم محرم
عمروبن حجاج به دستور عبیدالله بن زیاد با 500 سوار در کنار رود فرات مستقر شدند و مانع دسترسی امام حسین (ع) و یارانش به آب شدند. در این روز مردی به نام عبدالله بن حصین ازدی که از قبیله بجیله بود خطاب به امام فریاد زد و گفت: ای حسین این آب را دیگر نخواهی دید تا از عطش جان دهی.
امام بعد از شنیدن این سخن گفت: خدایا او را تشنه بکش و هرگز او را مشمول رحمت خود قرار نده. پس از آن این مرد در بستر بیماری افتاد و آنقدر آب می نوشید تا شکمش بالا می آمد و باز فریاد می زد العطش و باز آب میخورد ولی سیراب نمی شد و سرانجام این مرد به هلاکت رسید.
روز هشتم محرم
امام و عمر بن سعد هر کدام به همراه 20 تن از یارانشان با هم به گفتگو نشستند. امام فرمود: آیا می خواهی با من مقاتله کنی؟ عمر بن سعد هر بار با هر سخن امام عذر و بهانه ای می آورد سرانجام امام گفت:خداوند تو را در قیامت نیامرزد.
پس از این ماجرا عمر بن سعد نامه ای به عبیدالله بن زیاد نوشت و پیشنهاد کرد که امام را رها کند چرا که خودش گفته است یا به حجاز برمی گردم یا به مملکت دیگری می رویم. عبیدالله در حضور یاران خود نامه ابن سعد را خواند، در این هنگام شمربن ذی الجوشن سخت برآشفت و نگذاشت عبیدالله با پیشنهاد عمربن سعد موافقت کند.
روز نهم محرم (تاسوعای حسینی)
شمر با نامه ای که از عبیدالله داشت از نخیله که لشکرگاه و پادگان کوفه بود به سرعت بیرون آمد و پیش از ظهر به کربلا رسید و نامه عبیدالله را برای عمر بن سعد خواند و در همان روز جنگ شروع شد.
روز دهم محرم (روز عاشورا)
امام و 72 تن از یاران با وفایش از یک طرف و هزاران هزار دشمن کینه توز و جلاد که رحم و مروت نیاموخته بودند از طرفی دیگر در دشت کربلا در مقابل هم قرار گرفته و جنگیدند تا سرانجام امام و یارانشان به شهادت رسیدند.
پیشنهاد میکنیم برای خواندن مطالب بیشتر به وب سایت کاوش تخصص مراجعه کنید.